
به گزارش پایگاه خبری 598، امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه پیرامون مقام قناعت اینگونه می فرمایند:
«طُوبَی لِمَنْ ... قَنِعَ بِالْکَفَافِ.» ۱
خوشا به حال کسی که به مقدار کفایت قانع گردد.
شرح:
یکی از ادله ای که باعث می شود تا اشخاص نسبت به تعلقات دنیوی حرص و طمع داشته باشند این است که به دنبال بی نیازی و توانگری هستند، در حالی که حقیقتِ بی نیازی با حرص، طمع و ثروت اندوزی سازگار نیست. برای توانگر شدن باید مسیر دیگری را پیمود؛ مسیری که خداوند در حدیثی قدسی به حضرت داود علیه السلام ارائه فرمود:
«یَا دَاوُدُ! ... وَضَعْتُ اَلْغِنَی فِی اَلْقَنَاعَةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ اَلْمَالِ فَلاَ یَجِدُونَهُ.» ۲
ای داوود! بینیازی را در قناعت قرار داده ام، ولی مردم میخواهند بینیازی را در ثروت جستجو کنند، که به دست نخواهند آورد.
نکته مهم دیگری که در بحث قناعت وجود دارد این است که آن تعلقات دنیوی که انسان به طمع توانگری و بی نیازی در پی آنان است، همگی فناپذیرند، اما برای ثروتِ قناعت، پایانی وجود ندارد. امیرالمؤمنین علیه السلام به این حقیقت اینگونه اشاره می فرمایند:
«القَناعَةُ مالٌ لا یَنفَدُ.» ۳
قناعت، ثروتی تمام ناشدنی است.
لذاست که باید قناعت – این ثروت فنا ناپذیر - را در وجود خویش پرورش دهیم؛ چرا که انسان عاقل هرگز به دنبال امور فانی رهسپار نمی گردد.
و اما آنچه که بحث قناعت و راضی شدن به داده های الهی را زیباتر می کند، روایتی نورانی از امام رضا علیه السلام است.
در زندگی هر یک از ما انسانها، به یک نحوی، یک نقصان و کمبودی موجود است. از سوی دیگر، اعمال ما انسان ها نیز کم و پر از نقصان است تا حدی که همه ما در برابر خداوند متعال مقصریم؛ چرا که آنگونه که شایسته ذات مقدس اوست، پرستش نمی شود.
سؤال:
چگونه باید این نقصانِ در عمل در پیشگاه الهی را جبران نمود؟
امام رضا علیه السلام راهکار را به ما ارائه می دهند، راهکاری که می تواند ثمره همان مقام قناعت باشد.
ایشان (علیه السلام) می فرمایند:
«مَنْ رَضِیَ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْقَلِیلِ مِنَ اَلرِّزْقِ رَضِیَ اَللَّهُ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ مِنَ اَلْعَمَلِ.» ۴
هر کـس به رزق و روزی کم از جانب خداوند راضی باشد، خداوند (نیز) از عمل کم او راضی خواهد بود.
خدا را ندانست و طاعت نکرد
که بر بخت و روزی قناعت نکرد
قناعت توانگر کند مرد را
خبر کن حریص جهانگرد را ۵
پی نوشت ها:
۱. نهج البلاغه، حکمت ۴۴.
۲. کلیات حدیث قدسی، ج ۱، ص ۱۷۹.
۳. غررالحکم، ج ۱، ص ۱۲۸.
۴. کشف الغمّة، ج ۲، ص ۳۱۰.